علت برخی از افسردگی ها و اضطراب ها، فاصله میان من آرمانی و من حقیقی است.
 
چکیده: شما احتمالاً متوجه این موضوع نبوده‌اید اما انتظارات شما بخشی از نیروی محرکه شما در کارهایتان است. انسان بر اساس انتظاراتی که از خود دارد رفتار می کند. در این بخش به راه کارهای اصلاح انتظارات از خود برای رسیدن به موفقیت می پردازیم.
 
تعداد کلمات 964 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه



خودارزیابی

  1. آیا من معمولا فرد خوشبینی هستم، و آیا معمولا انتظار دارم همه چی و خوب پیش برود؟
  2. آیا به اهمیت افکارم در تعیین رفتار خود پی برده ام؟
  3. از همه بیشتر دوست دارم چه فردی باشم؛ خودایده آل من چه خصوصیاتی دارد؟
  4.  آیا از دیگران انتظار بهترین ها را دارم؟
  5.  آیا خودم را دوست دارم ؟
  6. آیا تفاوت بین دوست داشتن خود و خودبینی را می دانم؟
 

خلاصه

اصل انتظار مفهوم بسیار قدرتمندی است که معتقد است آنچه به طور یقین انتظارش را داشته باشیم، در آینده به آن دست خواهیم یافت. افرادی که به موفقیت های زیاد دست می یابند، کسانی هستند که به طور دائم در مورد خود به گونه ای صحبت می کنند که گویی انتظار دارند همه چیز به بهترین شکل اتفاق بیفتد. انتظارات ما تأثیر بسیار زیادی بر روابط ما با دیگران بر جای می گذارد، و نیز تأثیر زیادی بر شخصیت ما و فردی که به آن تبدیل می شویم می گذارد.
 

انواع انتظارات اصلی ما

سه نوع انتظارات اصلی وجود دارد که زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهد:
اول، انتظاراتی که والدین از ما دارند، این انتظارات تأثیر بسیار زیادی بر چگونگی عملکرد فعلی ما دارند.
دوم، انتظاراتی که فرزندان، همسر، زیردستان و افرادی که از ما توقع دارند؛ افرادی که همواره از ما توقع دارند انتظاراتشان را برآورده سازیم، خواه انتظارات مثبت یا منفی،
سوم، و شاید مهمترین آنها، انتظاراتی که ما از خودمان داریم؛ که ممکن است زیاد یا کم، مثبت یا منفی باشند.
براساس اصل جذب، هر فرد مغناطیس زنده ای است و ما از طریق انرژی هایمان، این نیروی مغناطیسی را منتشر می کنیم. ما به طور تغییرناپذیر، افراد و شرایطی را جذب زندگی خود می کنیم که با افکار اساسی مان هماهنگی داشته باشند. چنانچه دوست داشته باشیم افراد مختلف، شرایط مختلف و رویدادهای مختلف را جذب کنیم، باید محتوای ذهن آگاه مان را تغییر دهیم. ما می توانیم کیفیت زندگی مان را از طریق کنترل افکار و ایجاد باورها و انتظاراتی که مایلیم در آینده رخ دهد، به طور چشمگیری بهبود بخشیم.
 

نگرش ذهنی مثبت، لازمه ی موفقیت است

 تنها عواملی که تعیین کننده ی چگونگی عملکرد فرد، یا افق دوردست وی است، عواملی است که به نگرش وی مربوط می شوند. نگرش ها ناشی از انتظارات ما از نتایج و دستاوردها است. اگر انتظار داشته باشیم همه چیز به خوبی پیش برود، نگرش مثبتی داریم. اگر انتظار داشته باشیم همه چیز بد پیش برود، نگرش منفی داریم. افراد موفق و برنده، عادت دارند از قبل انتظارات مثبتی از رویدادها در ذهن خود ایجاد کنند.
اگر ما این عادت را در خود ایجاد کنیم که همواره انتظار داشته باشیم هر کاری که انجام می دهیم به بهترین شکل به نتیجه برسد، به یکی از عوامل اصلی موفقیت در زندگی خود دست یافته ایم.
 

انتظارات ما از کجا ناشی می شوند؟

 انتظارات ما ناشی از باورهای اساسی در مورد خودمان و جهان اطرافمان است. باورهای ما بر اساس افکاری است که در مورد خود داریم. تک تک ما افکاری در مورد خود داریم که عملکرد ما را کنترل می کنند. خودپنداره ترکیبی از تمام نظرات، افکار و تجاربی است که در طول عمر برایمان اتفاق افتاده اند و روی هم رفته تصویر مرکبی را از فردی که باور داریم هستیم، به وجود می آورند. عملکرد و رفتار ما همواره براساس افکاری است که در مورد خود داریم.
 

ساختار خودپنداره

خودپنداره از سه بخش اساسی تشکیل شده است. پی بردن به خودپنداره عامل اصلی شناخت و کشف عملکرد انسان است.
اولین بخش خودپنداره چیزی است که ما آن را خودمطلوب یا خودایده آل می نامیم. تک تک ما تصاویری احساسات و افکاری در مورد فرد ایده آلی که همواره دوست داریم باشیم، در ذهنمان داریم. اینها معمولا ترکیبی از تمام افرادی است که ما آنها را تحسین می کنیم. ما همواره می کوشیم رفتار، اعمال و جملاتمان را مطابق رفتار، اعمال و جملات این فرد ایده آل نماییم.
دومین بخش خودپنداره، تصویری است که از خود در ذهنمان ساخته ایم. یعنی آن گونه که خود را می بینیم و در مورد خود می اندیشیم؛ همان «آینه ی درونمان». ما دوست داریم براساس تصویری که از خود ساخته ایم یا همان آینه درونمان راه برویم، صحبت کنیم، بنشینیم، عمل کنیم، بیندیشیم و با دیگران ارتباط برقرار کنیم. چنانچه دوست داشته باشیم عملکرد بیرونی خود را تغییر دهیم، باید تصویر درونی مان را تغییر دهیم.
سومین بخش، اعتماد به نفس است. خودباوری ریشه ی اعتماد به نفس و هسته ی شخصیت انسان را تشکیل می دهد. خودباوری مهمترین بخش عملکرد انسان است. افرادی که از خودباوری خوبی برخوردار هستند، خود را دوست دارند. افرادی که واقعا خود را دوست دارند و خود را افراد ارزشمندی می دانند، از بیشترین میزان ثمربخشی برخوردارند. همواره بارها و بارها بگویید:
«خودم را دوست دارم، خودم را دوست دارم!»، تا زمانی که در اعماق ذهن ناخودآگاهتان وارد شود.
افرادی که واقعا خود را دوست دارند و برای خود ارزش قائلند، به همان اندازه نیز دیگران را دوست دارند. امکان ندارد دیگران را بیش از خودمان دوست داشته باشیم. در عین حال، غیرممکن است از دیگران انتظار داشته باشیم ما را بیش از خود دوست داشته باشند و بیش از خود به ما احترام بگذارند. گفتن «من خودم را دوست دارم» تأیید مثبتی است که موجب می شود عملکرد مؤثرتری داشته باشیم. ریشه ی تمام مشکلات فردی، مشکلات رفتاری و ارتباط با دیگران، کمبود خودباوری است.
 
 
منبع: کتاب «روانشناسی موفقیت»
نویسنده: برایان تریسی
مترجم: زهرا نسیمی

بیشتر بخوانید :
راه رسیدن به موفقیت چیست؟
هفت تکنیک موفقیت در زندگی
ابعاد مختلف موفقیت